آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
sj call
سلام دوستان و خصوصا ای ال اف ها...امیدورام اوقات خوبی رو باهم سپری کنیم...
یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 15:29 :: نويسنده : eunhyuk
پارت 4 دونگهه اتاق 213؟؟ اینه؟خیلی استرس دارم...اگه نتونم درست کارمو انجام بدم...اگه بمیرم...اگه مریض شم.... در باز شد آقای لی:بیا داخل دونگهه ... دستشو دراز کرد سمتم... دستشو گرفتم اما خیلی میترسیدم...دستام سرد بودن.... رفتیم تو اتاق در رو بست... آقای لی:نگران نباش...من باهات ملایم رفتار میکنم ملایم؟؟!؟؟ -:من ...من ... اشکام ریختن...عادت نداشتم... آقای لی:چی شد عزیزم؟خوبی؟ -:آقا من نمیخوام اینکارو کنم... آقای لی:پس برو بیرون...به یکی دیگه میگم بیاد -:اما به پولش نیاز دارم! آقای لی:پس بمون کارمونو کنیم... -:چشم... منو برد سمته تخت....دو نفره و بزرگ بود... با یه حرکته سریع لباساش رو در آورد! نشستم رو لبه ی تخت.... آقای لی:بخواب عزیزم من کمکت میکنم...به من بگو کانگ هون... -:اذیتم نکن... دیگه نذاشت چیزی بگم ...منو برگردوند عقب تر... -:من... لباشو گذاشت رو لبامو نذاشت حرفمو ادامه بدم...همینطور که منو میبوسید کمکم کرد رو تخت دراز بکشم.... کانگ هون:عزیزم لبات فوق العاده ن.... تا حالا شیوون بهم اینو نگفته بود.... دوباره شروع کرد به بوسیدنم و دستش رفت سمته شلوارم .... دکمه و زپیه شلوارم رو باز کرد و از پام درش آورد... یه حرکت بلوزم رو هم از تنم در آورد.... کانگ هون:واو چقدر سفید و قشنگی.... دستشو گذاشت رو گردنم و آروم حرکتش داد...سینم...شکمم ... ممبرم...پاهام.... زبونشو گذاشت رو نوک سینم و شروع کرد به لیس زدنش.... -:آآآآآ........کانگ....هو.....نننننننن کانگ هون:عالیه عزیزم ادامه بده اسممو بگو... نفسم بالا نمیومد.... ممبرم رو تو دستش گرفت و شروع کرد بازی کردن باهاش.... -:آآآا...کاااااا.....نگ هوننننن....درد میکنهههههههه لباشو گذاشت رو لبام و شروع کرد به بوسیدن ادامه در پست بعد.... نظرات شما عزیزان: sss501
ساعت13:48---18 اسفند 1391
بدبخت داداشم گونااااااا داره تهنا و مظلوم گیرش آوردیاااااااااااااا
این هیوکی کدوم گوریه پسسسس؟؟؟ sss501
ساعت10:21---17 اسفند 1391
مرسی
موفق باشی sss501
ساعت10:20---17 اسفند 1391
مرسی
موفق باشی
|
|||
|